روزانه (1)

چقدر صفحه مدیریت تغییر کرده. مثل این هست که آلیس وارد سرزمین عجایب شده. واقعا فکر نمی کردم که یه روزی اینقدر از نوشتن دور بشم. قبلا اگه اینجا هم نمی نوشتم تو سررسیدها و دفترچه های یادداشت می نوشتم اما طی یک اقدام انتحاری پارسال زمستون همه شون رو ریختم دور! از همون وقت یه فصل دیگه تو زندگیم شروع شده. یه دفترچه قرمز با جلد یوف خریدم و میخوام چیزهایی رو که نمیشه اینجا بنویسم تو اون دفترچه بنویسم. خوبی روزانه نویسی اینه که بهت ثابت میکنه اینکه میگن میگذره واقعا درسته. حالا یه خورده برای این گذشتن پوست آدم کنده میشه اینم که عادت دارم ;) 

دو سه روز پیش یه اس ام اس اشتباهی برام اومد و من هم چون دقت نکردم فکر کردم از طرف استاد کلاس داستان نویسم هست. محتوای اس ام اس کنسل شدن یه جلسه بود و فکر کردم خب کلاس کنسل شده بنابراین با این ذهنیت بدون توجه به شماره ارسالی از استاد تشکر کردم و گفتم شماره ... ندارم که بهش اطلاع بدم. حالا کسی که این اس رو فرستاده بود فکر کرده بود من مسخره اش کردم و کلی شاکی شده بود و ... و در همین لحظه قانون نسبیت و جهان های موازی و دو روی سکه و ... همگی یه جا برام به طور عملی ثابت شد. تازه آدمی که از اول اس اشتباهی فرستاده بود از مدعیان بزرگی بود که خودش رو همیشه جای دیگران میگذاره!!!!

این بود اولین پست دوباره نوشتن. 

نظرات 1 + ارسال نظر
دل آرام دوشنبه 26 مرداد 1394 ساعت 10:02 http://delaramam.blogsky.com

بازگشت غرور آفرینت رو تبریک میگم

تشکر میکنم دلی جونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.